نام: امیر حسین
.........................................................
جنسیت: مرد
.........................................................
محل سکونت: مازندران
.........................................................
سن: 25 / 10 / 1380
.........................................................
میزان تحصیلات: مکانیک ..کامپیوتر
.........................................................
شماره تماس: 09383322094
.........................................................
ایمیل و ای دی یاهو: چ زرنگ خخخ
.........................................................
درباره من: نام:امیر حسین
نام خانوادگی: تنهایی
متولد 25 دی سال1393
شماره شناسنامه : دو صفحه بی مفهوم
محل صدور : دنیای فراموش شدگان
تولد : محراب غم
تاریخ تولد : روزی که چشمانم به چشمان تو افتاد
نام مادر: دریای غــــــــــم
نام پدر: کوههای غــــــم
محل صدور: دنیای خـــــاموش
گناه: به دنیا آمدن
محکوم: به زندگی
جرم: انسان بودن
تشنه ی: محــــــــــبـت
آخرین وضعیت: عشــــــــــــق
آدرس: کوچه نا مهربان
محله: بیگانه
پلاک: فراموش شده
عشق در چه راهی کشته شد؟: محـــــــبت
آرزو: بـــــــا تـــــــــــــــــو بـــــــودن
تحصیلات:دکترای عاشقی
شغل:گدای عشق
محل کار:در قلب شما عزیزان
میزان در آمد:فقط سوختن قلب
آیا قبل از مرگ وصیتی دارید ؟ بله
ای کسانیکه مرا دفن می کنید تابوت مرا در جای سیاهی قرار دهید
تا همه بدانند که هر چی سیاهی در این دنیا هست کشیده ام .
چشمانم را باز بگذارید تا همه بدانند که چشم انتظار از این دنیا رفته ام .
دستهایم را بیرون بگذارید تا همه بدانند که هیچ چیز از این دنیا نبرده ام .
آن گاه تکه یخی بر روی قبرم بگذارید تا با اولین آفتاب به جای مادرم بر سر مزارم گریه کند .
من یه پسر غریبه توی شهر آدمک ها.مثل آدمای قصه واسه خیلیا معما رنگ راز یه شکسته مخمل سر و نفس هام من زمانو جا گذاشتم بین روزای یه تقویم مثل قطره های بارون گریه هر لحظه باهامه توی بی حاصلی عمر سیب سرخ لحظه هامه ...............
برای تو::::::::::::::
بگذار بگویم غم روزهای دور از تو را.خستگی را. تنهایی را.
افسردگی ام را برایت نکته به نکته شرح دهم اما سکوت پر از رمزورازم را حفظ کنم
سکوتی که سرشار از ناگفته هاست
عزیز... آیا تو میدانی که با سکوتم همواره نامت را صدا میزنم ؟
همدلم.مهربانم.به رغم سرزنشهای دیگران با چشمهای منتظر ونگاهی که پس از آن سخنان شیرین و صادقانه است
فریاد میزنم
دوستت دارم
از امروز تا تمام فرداهایت
پروردگارا : سرنوشت مرا خیر بنویس تقدیری مبارک تا هرچه را تو دیر میخواهی زود نخواهم و هرچه را تو زود میخواهی دیر نخواهم!
غرور هدیه ی شیطان است و عشق هدیه ی خداوند و ما هدیه ی شیطان را به یکدیگر میدهیم ولی هدیه ی خداوند را از یکدیگر پنهان میکنیم
در جهان غصه ی کوتاهی دیوار مخور حسرت کاخ بلند و زر بسیار نخور گردش چرخ نگردد به مراد دل کس غم بی مهری این گنبد دوار مخور...!!!!
عشق آمد و تيشه زد بر ريشه ام
تيشه زد بر ريشه انديشه ام
عشق اگر اين است مرتد ميشوم
خوب اگر اين است من بد ميشوم
بعد از اين با بی کسی خو ميکنم
هر چه در دل داشتم رو ميکنم
نيستم از مردم خنجر به دست
بت پرستم بت پرستم بت پرست
بت پرستم بت پرستی کار ماست
چشم مستی تحفه بازار ماست
هيچکس چشمی برايم تر نکرد
هيچکس يک روز با ما سر نکرد
هيچکس اشکی برای ما نريخت
هر که با ما بود از ما می گريخت
چند روزيست حالم ديدنيست
حال من از اين و آن پرسيدنی است
حافظ ديوانه فالم رو گرفت
يک غزل آمد که حالم رو گرفت
ما زياران چشم ياری داشتيم
خود غلط بود آنچه می پنداشتيم
:: موضوعات مرتبط:
<-CategoryName-> ,
:: برچسبها:
<-TagName-> ,
<-PostRate->
|
امتياز مطلب : <-PostRateResult->
|
تعداد امتيازدهندگان : <-PostRateCount->
|
مجموع امتياز : <-PostRateTotal->